تأثیرگذار بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ؛ ۶ استراتژی و ۹ مثال
شرکت آدیداس از شرکتکنندگان در رویداد ماراتن بوستون خواست تا عکسها و فیلمهای خود را از این تجربه به اشتراک بگذارند. این درخواست باعث ایجاد محتوایی توسط کاربر شد که نگاهی منحصر به فرد و همه جانبه از یک رویداد در آن مشاهده میشد. این ویدیو نه تنها یک پیشنهاد وسوسه انگیز بود بلکه با طنزی ظریف همراه بود و با اینکه به شما اجازه خندیدن میداد هنوز شما را درگیر جدی بودن برند کارمکس نگه داشته بود. این ویدیو در پاسخ به فیلمی بود که یک شخص در رسانههای اجتماعی برای کمک به دوست دخترش ماشین قدیمی خود را به فروش میرساند. این ویدیو بیش از ۴۰۰ هزار بار در شبکههای اجتماعی دیده شد و اعتبار و احترام این برند را افزایش داد.
استفاده هوشمندانه از هشتگها و ترندها میتواند به گسترش سریعتر و تاثیر بیشتر کمپین بازاریابی ویروسی کمک کند. مسابقات آنلاین با محتوای جذاب میتوانند در بازاریابی ویروسی بسیار موثر باشند. این مسابقات و رقابتها میتوانند به شکل مسابقات محتوا، عکاسی، مسابقات ویدئویی و یا هر نوع مسابقهای که با محتوای مرتبط با برند و محصولات آن همراه است، برگزار شوند. ارائه محتوای جذاب و انگیزهبخش در این مسابقات، مخاطبان را به شرکت در مسابقه و انتشار آن در شبکههای اجتماعی ترغیب میکند. همچنین، تعامل با مخاطبان در طول مسابقات و ارائه عوامل تشویقکننده برای آنها، میزان مشارکت و انتشار محتوا را افزایش میدهد. میتوان گفت اساس بازاریابی ویروسی، انتشار اطلاعات به صورت دهان به دهان است ولی به دلیل گسترش فناوری، امروزه از اینترنت برای توزیع دیجیتال محتوای ویروسی استفاده میشود.
گسترده ترین مثال در چند وقت اخیر ایجاد فیلم های احساسی ، شگفت آور ، خنده دار یا منحصر به فرد در YouTube است که سپس در فیس بوک ، توییتر و کانال های دیگر به اشتراک گذاشته می شود. حتی تاثیر کمپینهای تبلیغاتی به حدی بود که بسیاری از افراد پس از لو رفتن جریان تبلیغات هنوز غیر واقعی بودن آن را باور نمیکردند. اینترنت رسانهای بود که توانست یک فیلم ترسناک را به پدیدهای ملی تبدیل کند. ماریک و سانچز ، همراه با موسسهی Artisan کمپینی را ایجاد کردند که نشان دهد این فیلم واقعاً واقعی است. آنها همچنین در پشتپرده سایت به ظاهر مستقلی را راهاندازی کرده بودند که با انتشار اسرار نهان سناریوی وحشتناک گم شدن افراد واقعی، به شایعات فیلم دامن میزد. در ادامه نیز با عقد قرارداد با شرکتهای تبلیغاتی، این شایعات را بیش از پیش در کانون توجه مردم قرار دادند.
ویژگی مهم این نوع از بازاریابی ویروسی این است که افراد نمیتوانند محتوای شما را نادیده بگیرند و به دلیل احساسی که از آن میگیرند، محتوای مورد نظر را با افراد دیگر به اشتراک میگذارند. گاهی در شبکه های اجتماعی یا تبلیغات آنلاین، مطالبی را می بینیم که همه در حال کپی از بقیه هستند. قطعا استفاده از موج های ایجاد شده و متناسب با شخصیت و هویت برند، کمک کننده است. بازاریابی ویروسی چیست؟ بازاریاب ها و تیم های مارکتینگ به دنبال راهی هستند تا خدمات، محصولات یا برند یک کسب و کار بیشتر دیده شود. این دغدغه، موجب شکل گیری سبک خاصی از بازاریابی به نام «بازاریابی ویروسی» شد.
برای اینکه توجه اونها رو به جای اسکرول کردن از کمپینتون جلب کنی، باید یه عنصر جلب توجه فوری داشته باشی که اونا رو متوقف کنه. برای ویروسی شدن یک محتوا استفاده از اینفلوئنسرهای محبوب امری مهم محسوب میشود و میتوان گفت در برخی مواقع بدون وجود اینفلوئنسرها، وایرال شدن محتوا اتفاق نمیافتد. در کنار این که احساسات مثبتی چون شوخی و تفریح میتواند مخاطب را به اشتراکگذاری محتوا تحریک کند، احساسات منفی چون گناه، عصبانیت و غم هم میتواند چنین اثری داشته باشد. گاهی نیاز است تا با ارائه ایده های خلاقانه، جریان سازی کرد؛ به طوری که بقیه روی آن موج سواری کنند. یک نفر مطلبی را عنوان می کند و بقیه با ری توییت کردن، به وایرال شدن مطلب اولیه کمک می کنند. شاید عملکرد برندهایی مثل فیروز و رامک در ایکس، مثال های خوبی از این ماجرا باشد.
برندها با ایجاد محتوایی که حس اصالت و واقعیت دارد، میتوانند کاربران را به همراهی با پیام خود ترغیب کنند. در پایان نیز، از کمپینهای موفق تبلیغات ویروسی در سراسر دنیا مثال زدیم و عوامل موفقیت در بازاریابی ویروسی را برشمردیم. همچنین، به مشکلات و چالشهای بازاریابی ویروسی در عصر مدرن پرداختیم و راهکارهای موثری برای مواجهه با این چالشها را معرفی کردیم. از جمله راهکارهای موثر میتوان به تحلیل دقیق بازخورد و عملکرد تبلیغات ویروسی، بهرهبرداری از تجربیات سایر شرکتها و فعالیت در شبکههای اجتماعی و ارتباط با مخاطبان اشاره کرد. وایرال مارکتینگ (Viral marketing) یا بازاریابی ویروسی شیوۀ خاصی از تبلیغات و بازاریابی است که در آن مردم به دلیل خاص و جذاب بودن محتوای تبلیغاتی، آن را به سرعت با دیگران به اشتراک میگذارند. تبلیغات ویروسی باعث دیده شدن برند و محصول یا خدماتش شده و در ذهن مخاطبان به خوبی میماند.
در وایرال مارکتینگ به دلیل گسترش سریع محتوا و اشتراک گذاری آن حساسیت زیادی وجود دارد و ممکن است اشتباهی در این میان رخ دهد. یک اشتباه در ارائه محتوا ممکن است منجر به تحریک واکنشهای منفی و انتشار اطلاعات نادرست شود که میتواند به ضرر برند منجر شود. در نتیجه دقت در طراحی کمپین و مراقبت در اجرای محتواهای بازاریابی ویروسی ضروری است. پیش تر نیز ذکر کردیم که برانگیختن احساسات مخاطب، تاثیر مستقیمی بر رشد و موفقیت بازاریابی ویروسی شما خواهد داشت. محتوایی که تولید می کنید باید به گونهای باشد که دیگران را یا خوشحال کند یا عصبانی!
محتوای ویروسی به سرعت در بین کاربران گسترش مییابد و این باعث میشود آگاهی از برند به شکل چشمگیری افزایش یابد. تعامل فعالانهٔ کاربران با این محتوا نیز به تقویت رابطهٔ برند با مخاطبان کمک میکند. بازاریابی ویروسی فرایندی است که در آن، تبلیغات و پیامهای تبلیغاتی کسبوکار با انتشار گسترده و به صورت مستقل توسط خود مخاطبان منتشر میشود. در این نوع بازاریابی، مخاطبان با انتشار فعالانه تبلیغات ویروسی، آن را به اشتراک میگذارند. زیرا در تبلیغات سنتی، تبلیغات توسط خود شرکت یا سازمان منتشر میشود و روند انتشار آن توسط مخاطبان کنترل نمیشود. خطر اصلی برای شرکتها، انتخاب اینفلوئنسر یا حیطهی اشتباه است؛ بنابراین هدف قرار دادن یک بخش خاص و مخاطبان مناسب برای انتشار پیام، امری ضروری است.
شما میتوانید تنها با ایجاد یک ویدیو یا نوع دیگری از محتوا که برای مخاطبان هدفتان جذاب است و قرار دادن آن در اینترنت اولین گامها برای این نوع بازاریابی را برنامهریزی کنید. تمام کاری که پس از آن باید انجام دهید این است که صبر کنید تا این محتوا دیده شود و به سرعت از طریق کاربران اشتراکگذاری شود. بازاریابی ویروسی یک نوع بازاریابی است که میتواند منافع فروش بالقوه یک برند یا یک محصول را از طریق پیامهایی که مانند یک ویروس گسترش مییابد منتقل کند. به عبارت دیگر این کار به سرعت و از طریق فردی به فرد دیگر انجام میشود. درواقع در این نوع بازاریابی کاربران خودشان انتخاب میکنند که محتوا یا اطلاعاتی را درباره کسبوکاری به اشتراک بگذارند. اساس بازاریابی ویروسی در انتشار اطلاعات از طریق دهان به دهان است، اما فناوریهای مدرن اجازه میدهد که تاثیر ویروسی بسیاری از بسترهای مبتنی بر اینترنت را در بر بگیرد.
یکی از ساده ترین راه های انجام این کار ، دادن پیام های بیشتر به آنها است. همانطور که در ابتدا گفتیم پیام ویروسی یکبار مصرف به سرعت فراموش می شود. بازاریابی سنتی به معنای ارتقا محصول یا خدمات شما ، ارائه بینش میزان خوب بودن ، کمک به شما و احتمالاً استفاده از ستاره های فیلم یا سوپرمدل ها است. اگر می خواهید مردم متوجه کمپین بازاریابی شما شوند ، باید کاری غیرقابل پیش بینی – کاری متفاوت انجام دهید. در نتیجه ، مردم نه تنها ویدیوی شما را از سیستم عامل اشتراک ویدیو مشاهده می کنند بلکه فیلم شما را از وب سایت های مختلف نیز تماشا می کنند.
حال بهتر است با چالشهای پیش رو در این کمپینها آشنا شویم تا بتوانیم در این زمینه موفق عمل کنیم. با توجه به این چالشها و ارائه راهکارهای مناسب برای مدیریت آنها میتوان در عملکرد موفق بازاریابی ویروسی تاثیرگذار باشد. بازاریابی ویروسی از آنجا که یکی از بازاریابی های کم هزینه است و بازدهی بالایی دارد، برای کسب و کارهای کوچک نیز بسیار مناسب است. البته کسب و کارهای بزرگ هم می توانند از این روش استفاده کنند و برای آنها هم مفید خواهد بود اما با توجه به صرف هزینه کمتر استفاده از آن برای کسب و کارهای کوچک بسیار معقول تر به نظر می رسد. استفاده از بازاریابی ویروسی در کنار بازاریابی چریکی بسیار رونق یافته است به نحوی که یکی از بزرگترین برندهای دنیا یعنی کوکاکولا نیز از این بازاریابی استفاده کرده است.
ایجاد محتوای چندگانه میتواند به افزایش شانس اشتراکگذاری و تعامل کمک کند. محتوای ویروسی معمولاً یک استراتژی ویروسی را به خوبی طراحی می کند ، اما تا حدی ویروسی بودن نیز به دلیل شانس ، خلاقیت و آمادگی است. برای شکسته شدن بهتر این مفهوم ، قصد داریم تعریف این مفهوم ، نحوه کار یک کمپین ویروسی ، مزایای بازاریابی ویروسی را توضیح داده و برخی از مثالهای وایرال مارکتینگ را به شما نشان دهم. استفاده از اینفلوئنسرها در بازاریابی ویروسی به شرکتها امکان میدهد که زمان و بودجهی کمتری را صرف ارتباطات بازاریابی و ترویج آگاهی از برند خود کنند. برای مثال آلبرتو زانتو در جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ ضربهی سر زیدان به بازیکن ایتالیایی را به اشتراک گذاشت که در کمتر از یک ساعت اول بیش از ۱.۵ میلیون بیننده داشت.
اطلاعاتی مانند میزان بازدید برای یک محصول یا تعداد اعضای یک کمپین، میتواند نشاندهندهی تعداد افرادی باشد که اطلاعات ارائه شده توسط بازاریابها را تائید کردهاند. در کنار دادههای آماری، نظرسنجی نیز میتواند به ارزیابی محصول کمک کند. در حالی که هیچ تضمینی وجود نداره که کمپین بازاریابی شما ویروسی بشه، چند استراتژی بازاریابی ویروسی ثابتشده وجود داره که میتونید برای افزایش شانس موفقیت اون استفاده کنید. بعد از همه، محتوای ویروسی معمولاً بهطور تصادفی اتفاق نمیافته و بیشتر نتیجه توجه دقیق به رفتار مصرفکننده هست. بازاریابی ویروسی یه استراتژی دیجیتال مارکتینگه که تو از قدرت شبکههای اجتماعی برای ایجاد هیجان درباره برند یا محصولت استفاده میکنی. این یکی از اقتصادیترین روشهای بازاریابیه که میتونه برای دیده شدن و اعتبار برندت معجزه کنه.
نامگذاری این استراتژی به نحوهی گسترش اطلاعات از مصرفکننده به سایر افراد اشاره دارد، درست همانند گسترش ویروس از یک فرد به سایر افراد جامعه. این گسترش میتواند از طریق نقلقول، شبکهی اینترنت و یا شبکهی تلفن همراه اتفاق بیفتد. از آنجایی که بازاریابی ویروسی شباهتی به تبلیغات عادی ندارد، میتواند در جلب توجه افرادی که به پیامهای تبلیغاتی اعتماد ندارند، به خوبی عمل کند. زیرا در چنین مواقعی کاربر تنها تصور میکند که محتوایی را به اشتراک گذاشته است و در حال تبلیغ برای یک برند نیست. یکی از مهم ترین دلایل کسب و کارها برای استفاده از این مدل، هزینه آن است.
در اوایل سال ۲۰۱۳ در اولین اجلاس بازاریابی ویروسی در لاسوگاس تلاش شد روند مشابهی در روشهای بازاریابی ویروسی برای رسانههای مختلف شناسایی شود. با گسترش فناوریهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی، روشهای تبلیغات و بازاریابی نیز تحولات چشمگیری را پیش رو داشتهاند. یکی از این روشها بازاریابی ویروسی است که به عنوان راهی نوین برای افزایش شناخت و ترویج محصولات شناخته میشود. بازاریابی ویروسی امکان گسترش سریع و همچنین بهبود ارتباطات میان مشتریان و برند را فراهم میکند. در این مقاله به معرفی مفهوم بازاریابی ویروسی، انواع و استراتژیهای آن، مزایا و چالشهای آن، راهکارها و مثالهای موفق آن پرداخته خواهد شد.
در سال 2014 چالشی در شبکههای اجتماعی تحت عنوان چالش سطل یخ اتفاق افتاد که در طی آن داوطلبان باید پاهای خود درون آب یخ قرار میدادند و یک سطل آب یخ نیز بر روی سرشان خالی میکردند. هدف از انجام این چالش افزایش آگاهی از بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک که به بیماری لو گهریگ (ALS) نیز معروف است، بود. احساس سرمای بهوجودآمده در حین این چالش و بیحسی اندامها، شباهت زیادی به وضعیت افراد مبتلا به این بیماری داشت. این چالش توسط سلبریتیهای معروف بسیاری انجام شد و به یکی از ویروسیترین چالشها در سطح اینترنت تبدیل شد. در روش ارزیابی تبلیغات، تبلیغاتی که در گوگل و شبکههای اجتماعی وایرال شدهاند بررسی میشوند و به این طریق نیاز جامعه شناسایی میشود.
یکی از این تفاوتها این است که در روش ویروسی شرکت در ابتدا یک محتوا را طوری طراحی میکند که احساسات مخاطب را برانگیزد و آنها را وادار به اشتراکگذاری میکند. درحالیکه در روش دهان به هان شرکت فقط محصول یا خدمات با کیفیتی ارائه میکند و این خود کاربران هستند که تصمیم میگیرند دربارهی این برند با دیگران صحبت کنند و تجربهی خودشان را به اشتراک بگذارند. جهت ایجاد یک کمپین ویروسی موفق، محتوایی که تولید میشود باید دارای جذابیت زیاد و پتانسیل اشتراکگذاری بالا باشد. برای استفاده از این روش در کمپینهای بازاریابی خود این مقاله را از دست ندهید. برندها باید بهخوبی بدانند که مخاطبانشان چه کسانی هستند، چه نیازها و علاقههایی دارند و چگونه میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
تبلیغات و بازاریابی بهترین راه برای معرفی برند به مخاطبان و افزایش تعامل با آنهاست. بسیاری از کسبوکارها به دنبال تبلیغات تأثیرگذاری هستند که گروه بزرگی از مخاطبان را هدف گرفته و در عین حال هزینه پایینی هم داشته باشد. راه حل این نیاز بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ است که در این مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت. به نظر میرسد اینفلوئنسرها، همانند پلی برای ارتباط شرکتها و مشتریان هستند. اینفلوئنسرها اشخاصی هستند که در شبکههای اجتماعی، دنبال کنندگان زیادی دارند و روی تصمیم گیری و انتخاب آنها موثر هستند. روند اخیر در فعالیتهای تجاری، بر پایهی ارائهی انگیزه به کاربران برای اشتراکگذاری محتوای تبلیغاتی است.
محتوای بصری جذاب، ویدئوهای کوتاه و داستانهای جذاب میتوانند کاربران را ترغیب کنند که محتوا را با دیگران به اشتراک بگذارند و احتمال وایرال شدن آن را افزایش دهند. بازاریابی ویروسی در مقایسه با روشهای سنتی تبلیغات، مزایای منحصر به فردی را به همراه دارد که آن را برای بسیاری از کسبوکارها جذاب کرده است. تیم تبلیغات همستر کمبت از این شیوه هم برای افزایش تعداد کاربران ربات تلگرامی همستر استفاده کردند. گیمفیکیشن ترکیبی از بازاریابی تشویقی و بازاریابی تعاملی (Engagement) است که به دلیل جذابیت بالایی که دارد، باعث جلب کاربران و افزایش تعامل آنها میشود. از آنجا که بازاریابی ویروسی عاطفی بر احساسات و عواطف مخاطبان تمرکز میکند، تأثیر عمیقی بر آنها میگذارد و اغلب کاربران نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. در این نوع بازاریابی، احساساتی مانند شادی، خشم یا حتی ترس در مخاطبان برانگیخته میشود.
من از همین الان، منتظر نظرات و دیدگاههای شما در رابطه با این مقاله هستم. یادتان نرود که نظرات شما است که انگیزه را برای ادامه مسیر و مقالههای بعدی، در ما ایجاد میکند. در حقیقت، تحریک احساسات مخاطبان با استفاده از محتوایی که تولید میکنید، زمینه ساز اشتراک گذاری میلیونی محتوای شما خواهد بود. در زمستان، معمولا دیگران به ما توصیه میکنند که برای پیشگیری از سرماخوردگی، از افرادی که سرفه میکنند دوری کنیم، دستانمان را زیاد بشوییم و در محیط بیرون از خانه به چشمها، بینی یا دهان خود دست نزنیم. چرا؟ چون ویروسها زمانی منتشر میشوند که شرایط انتقال برایشان فراهم باشد و پخش شدن راحت شود.
هدف بازاریابی ویروسی، انتشار گستردهی محتوا از طریق لایک و اشتراکگذاری است. یه تکه محتوا به ندرت ویروسی میشه اگه مخاطبش رو به تعامل تشویق نکنه. بازاریابی ویروسی وقتی بهترین کار رو میکنه که برای تعامل و اشتراکگذاری آسان طراحی شده باشه. برای کمپینهایی مثل چالش سطل آب یخ، بهترین پلتفرمها یوتیوب و تیکتاک هستن. این نوع از بازاریابی از انواع مختلفی تشکیل شده و دارای تکنیکهای مختلفی است که با توجه به نوع کسبوکار میتوان از هر کدام برای معروفتر شدن برند خود استفاده کرد.
محتوای ارزشمند میتواند اطلاعات جدید و مفید، سرگرمی، الهامبخشی یا حتی داستانهای تأثیرگذار باشد. برندها باید به نیازها و علایق مخاطبان خود توجه کرده و محتوایی ایجاد کنند که برای آنها ارزشمند و جذاب باشد. محتواهای آنلاین به محض انتشار از کنترل خارج میشوند و ضروری است که تنها بخشهای خاصی هدف قرار داده شوند. شرکت بلندتک در تجربهی ناموفق تبلیغ ویروسی، ویدیوهایی منتشر کرد که نشان میداد دستگاه تولیدی آنها میتواند هر چیزی را ترکیب کند. آنها کاربران را تشویق میکرد که ویدیو را به اشتراک بگذارند ولی این موضوع به طور عمده توجه پسرهای نوجوان را به خود جلب کرده بود که مخلوط و نابود کردن هر چیزی را فرحبخش میدانستند. با اینکه ویدیوهای منتشر شده از پتانسیل ویروسی برخوردار بودند، ولی نتوانسته بودند مشتریان بالقوه این محصول را هدف قرار دهند.
به طور مثال خانم های مجردی که بین ۱۸ تا ۲۴ سال دارند در شبکه اجتماعی پینترست فعالیت بیشتری از خود نشان داده اند. بازاریابی ویروسی با توجه به رشد بازاریابی دیجیتال هم اکنون زیرمجموعهای از بازاریابی دیجیتال شناخته میشود. مشابه بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ در دنیای واقعی می توان به بازاریابی دهان به دهان و یا بازاریابی همهمه ای اشاره کرد. استفاده از بازاریابی ویروسی سبب می شود تا شما ره ۱۰۰ ساله در رسیدن به موفقیت کسب و کار خود را در مدت زمانی بسیار کوتاه تر طی کنید. برای این که بازاریابی ویروسی شما به شکل حرفهای صورت پذیرد،ما لازم است تا شما از یک مدیر بازاریابی حرفهای کمک بگیرید. در ادامه قصد داریم تا با مفهوم بازاریابی ویروسی بیشتر آشنا شویم و استراتژی های مرتبط با این سبک از بازاریابی را بهتر بشناسیم.
تیم های مارکتینگ و تبلیغات سعی می کنند به جای پرداخت هزینه های گزاف تبلیغاتی، روی تولید محتوای ویروسی تمرکز کنند. این موضوع، باورپذیری تبلیغات را هم افزایش می دهد و افراد بیشتری به آن اعتماد می کنند. هر محتوایی که شما برای وبسایت یا کمپین بازاریابی خود تولید میکنید باید به درستی برای اشتراکگذاری بهینه شود. این بدان معنی است که در پایین پست خود در وبلاگ دکمههای شبکههای اجتماعی دیگر را قرار دهید تا کاربران بتوانند این محتوا را از تمام شبکههای اجتماعی نشر دهند. با بهینهسازی محتوای خود برای اشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی دیگر میتوانید مطمئن باشید که کاربران بیشتری تشویق میشوند تا آن محتوا را به اشتراک بگذارند.
تجربه و البته آمار نشان داده که چنین محتواهایی، می توانند به سرعت وایرال شوند و اعداد و ارقام عجیبی را از نظر بازدید و تعامل ثبت کنند. اگر مخاطب متوجه شود که بازیچه احساسی یک برند یا کسب و کار شده، نتیجه کاملا برعکس خواهد شد. دستیار صوتی الکسا توسط آمازون وویسی را منتشر کرد که یک قطعه فوقالعاده جالب و تاثیرگذار بود و در نتیجه ۴۷ میلیون بازدیدکننده داشت. هیچ چیز مانند ارائه یک جایزه ویژه یا حتی یک مسابقه به عنوان بخشی از نام تجاری شما باعث اشتراکگذاری ویروسی توسط مخاطب نخواهد شد. ایجاد یک مسابقه که فرصتی برای برنده شدن در آن وجود دارد میتواند در اشتراکگذاری منظم برند شما توسط مخاطب بسیار کمک کننده باشد.
بازاریابی ویروسی میتواند هزینههای تبلیغاتی را به طور قابل توجهی کاهش دهد و همچنان بازدهی بالایی داشته باشد. برای اینکه بتوانید موفقیت بازاریابی ویروسی خود را بسنجید قطعاً به معیارهایی برای ارزیابی آن احتیاج خواهید داشت. برندهایی که از این ابزار هوشمندانه استفاده کنند، میتوانند در دنیای رقابتی امروز جایگاه برجسته ای به دست آورند و ارتباطی قویتر و طولانی تر با مخاطبان خود ایجاد کنند. بازاریابی ویروسی به معنای امروزی خود، با پیشرفت اینترنت و شبکههای اجتماعی شکلی گستردهتر و تخصصیتر به خود گرفته است. اولین نمونههای بازاریابی ویروسی به دهه ۹۰ میلادی برمیگردد؛ زمانی که خدمات ایمیل رایگان هاتمیل در هر ایمیلی که ارسال میشد، پیامی تبلیغاتی از سرویس خود اضافه میکرد.
جنبۀ ویروسی یک کمپین، سر و صدای ایجاد شده در مورد داستان موجود را خیلی سریعتر از پیامهای بازرگانی، تریلر، پوستر و سایر اشکال بازاریابی سنتی منتشر میکند. دقیقاً همین مساله است که گاهی موجب میشود افراد زیادی قبل از اینکه حتی یک محصول به صورت رسمی منتشر شود و در اختیار عموم قرار گیرد، در مورد آن صحبت کنند. خب، تا اینجا در مورد تعریف بازاریابی ویروسی و ویژگیهای آن با هم صحبت کردیم. در بازاریابی ویروسی ، کاربر شبکه های اجتماعی کسی است که تصمیم به شرکت و به اشتراک گذاری محتوا می گیرد. همچنین ، درک از برند و تعامل در مقایسه با اشکال کلاسیک تبلیغات ، به طور قابل توجهی بهتر می شود.
انتظار میرود گرایش مصرف کنندگان به سمت مشارکت در اهداف برند و افزایش فروش، در حجم و مقدار شود. با این حال مدیران باید عوامل دیگری را در نظر بگیرند که به طور بالقوه میتوانند بر فروش علاوه بر فعالیتهای بازاریابی ویروسی تاثیر بگذارند. بازاریابی ویروسی علاوه بر اثرات مثبت بر فروش، انتظار کاهش قابلتوجهی در هزینههای بازاریابی نیز به همراه دارد. شاخصهای متعددی وجود دارند که میتوان آنها را در این زمینه به عنوان تابعی از اهداف بازاریابان به کار برد. برخی از آنها اغلب آمار رسانههای آنلاین و اجتماعی مانند تعداد و کیفیت اشتراکگذاریها، دیدگاهها، بررسی محصول و نظرات را در بر میگیرند. تعامل مشتریان با برند را میتوان از طریق فاکتور تعداد دنبالکنندگان، دوستان، کاربران ثبتنامشده، و زمان صرفشده در وب سایت اندازهگیری کرد.
با این حال باید به چالشهایی که بازاریابی ویروسی با خود به همراه دارد، دقت کرده و استراتژیهای مناسب برای حل آنها اتخاذ کرد. هدف اصلی بازاریابی ویروسی ایجاد انتشار سریع و گستردهتر محتوا و افزایش شناخت برند است. زمانی که مخاطبین خود را تشویق به انتقال پیامی از کسب و کار خود می کنید، در واقع بازاریابی ویروسی اتفاق می افتد. به عبارت دیگر در این شیوه، شعار یا اسم برند شما به صورت یک ویروس در بین مشتریان و مخاطبان شما پخش می گردد. از آنجا که انتقال پیام حالتی ویروسی دارد لذا نام بازاریابی ویروسی بر روی آن گذاشته شده است. در گذشته بیشتر تبلیغات بر بستر تبلیغات بیلبوردی و یا تلویزیونی بود اما این روزها در بستر شبکههای اجتماعی رخ می دهد.
استفاده از جلوه های ویژه بصری و گرافیک موشن به جذابیت بصری محتوا کمک زیادی کرده و تأثیر ویژهای در جلب نظر مخاطبان میگذارد. اینترنت، ویروسی شدن سریع کمپین را امکانپذیر میسازد، اما به خودی خود باعث ویروسی شدن آن نمیشود؛ بلکه صرفا مردم را قادر به اشتراکگذاری سریع محتوا میکند. پیام باید منحصربهفرد و مرتبط با ایدهی اصلی باشد تا گیرنده را ترغیب به اشتراکگذاری کند. مردم تمایل بیشتری برای اشتراکگذاری محتوایی دارند که باعث میشود آنها بهتر به نظر برسند. وقتی محتوای بازاریابی ویروسی ایجاد میکنی که منجر به واکنش احساسی قوی میشه، بینندههات احتمال بیشتری داره که درگیر بشن. علاوه بر انتشار محتوا در پلتفرم مناسب، باید محتوای خودت رو برای مخاطبان به راحتی قابل اشتراکگذاری کنی.
خرید دوره آموزش سئو کلاه خاکستری